شمع

شعر شب یلدا از نگاه شاعران ایرانی

شعر شب یلدا

شعر شب یلدا از زبان شاعران شیرین سخن ایرانی بار ها در ادبیات مابیان شده است به تعدادی از ان در زیر اشاره می کنیم:

یلدا یعنی چه؟

در فرهنگ فارسی عمید امده است که :یلدا  یک واژه‌ای سُریانی  است که به معنای زایش و تولد است. یعنی تولد مهر (متیرا) در شب اول زمستان که بلندترین شب سال است و ایرانیان به یُمن تولد مهر در این شب جشنی برپا می کنند.به طور دقیق  مشخص نیست که واژه یلدا چگونه و چه زمانی وارد زبان فارسی شده است .

شعر شب یلدا

شعر شب یلدای ایرانی

در ادامه به تعدادی از ابیات شاعران در خصوص یلدا اشاره می کنیم:
چون حلقه ربایند به نیزه تو به نیزه
خال از رخ زنگی بربایی شب یلدا.

عنصری .

نور رایش تیره شب را روز نورانی کند
دود چشمش روز روشن را شب یلدا کند.

منوچهری .

گرنیابد خوی ایشان درنیابد خلق را
روز روشن در بر دانا شب یلدا شود.

ناصرخسرو.

قندیل فروزی به شب قدر به مسجد
مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا.

ناصرخسرو.

او بر دوشنبه و تو بر آدینه
تو لیل قدر داری و او یلدا.

ناصرخسرو.

به صاحب دولتی پیوند اگر نامی همی جویی
که از یک چاکری عیسی چنان معروف شد یلدا.

سنایی .

تو جان لطیفی و جهان جسم کثیف است
تو شمع فروزانی و گیتی شب یلدا.

خاقانی .

گر آن کیخسرو ایران و تور است
چرا بیژن شد اندر چاه یلدا.

خاقانی .

آری که آفتاب مجرد به یک شعاع
بیخ کواکب شب یلدا برافکند.

خاقانی .

همه شبهای غم آبستن روز طرب است
یوسف روز به چاه شب یلدا بینند.

خاقانی .

با جفای تو بر که خورد از عمر
شب یلدا رفو که کرد پرند.

خاقانی .

هست چون صبح آشکارا کاین صباح چند را
بیم صبح رستخیز است از شب یلدای من .

خاقانی .

روز رویش چو برانداخت نقاب از سر زلف
گویی از روز قیامت شب یلدا برخاست .

سعدی .

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

15 − دو =